دانلود آهنگ جدید افشین یداللهی بنام چه کردی با بالاترین کیفیت
Download New Music Afshin Yadollahi – Che Kardi
ترانه سرا: افشین یدالهی , آهنگساز: سبحان سیفی
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
متن آهنگ جدید افشین یداللهی بنام چه کردی :
تو با قلبِ ویرانهی من چه کردی؟
ببین عشقِ دیوانهی من چه کردی
در ابریشمِ عادت، آسوده بودم
تو با حالِ پروانهی من چه کردی
♫♫♫♫♫♫
آهنگ جدید افشین یداللهی بنام چه کردی
♫♫♫♫♫♫
ننوشیده از جامِ چشمِ تو مستم
خُمار است میخانهی من، چه کردی؟
مگر لایقِ تکیه دادن نبودم؟
تو با حسرتِ شانهی من چه کردی؟
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفر کرده! با خانهی من چه کردی؟
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفر کرده! با خانهی من چه کردی؟
روحش شاد. این شعر سرشار از احساسه…
افسوس و هزاران دریغ که جامعه هنر و ادبیات ایران شاعر و ترانه سرای چیره دستی مثل افشین یداللهی رو از دست داد که سالها با ترانه هاش که توسط خواننده های مختلف اجرا می شد خاطره داشتیم.
خدا رحمتشون کنه واقعا ناراحت کننده بود ؛تصادف وحشتناکی داشتن ؛خدا صبر بده به خانواده اش…
خدا بیامرزتش .. خداوند به خانواده اش صبر عنایت کند …. این شب عیدی داغ عزیز ، خیلی سخته
هر نفسی(هر انسانی)چشنده ی مرگ است!
خدا رحمتش کنه… دیروز فوت شدن….عجب خبر تلخی….علی چهارشنبه سوری غمگینی
به نظرم باید به کسی که با تمام وجود تو معنا بخشیدن به کلمات تلاش همت داره احترام گذاشت
ی کم فرهنگ هم خوبه ک بعضیا ندارن
به نظرم باید به کسی ک تمام وجودش تو معنا بخشیدن به کلمات احترام گذاشت ، سپاس استاد
دلنشین بود
تا میبینید ی اثر تلوزیونی پر بیننده میشه همیشه سو استفاده میکنند ازش اخه این چه خواننده ایه ک صدای مذخرفش وصل کرده به سریال زیبای شهرزاد
واقعا متاسفم…
افشین یدالهی خودش شاعر اون فیلمه شما خیلی نگران سو استفاده نباش
شعر عالی موسیقی عالی خواننده متوسط
بد نبود
دوست نداشتم سبکشو دوس ندارم
زیاد خوب نیست ولی بدم نیست متوسط
شعر به این قشنگی رو خرابش کرد ، رفت. این شعر رو باید میدادن استاد چاوشی بخونه…
لایک ,موافقم ,شعرشو همینجوری خوندم معرکه بود
معنی استاد رو نمیدونستیم که همین الان متوجه شدیم هاهاها
یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت
دیوانه ای به دام جنونم کشید و رفت
پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرد
اما مرا به عمق درونم کشید و رفت
یک آسمان ستاره ی آتش گرفته را
بر التهاب سرد قرونم کشید و رفت
من در سکوت و بغض و شکایت ز سرنوشت
خطی به روی بخت نگونم کشید و رفت
تا از خیال گنگ رهایی رها شوم
بانگی به گوش خواب سکونم کشید و رفت
شاید به پاس حرمت ویرانه های عشق
مرهم به زخم فاجعه گونم کشید و رفت
تا از حصار حسرت رفتن گذر کنم
رنجی به قدر کوچ کنونم کشید و رفت
دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم
از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت!!
استاد افشین یداللهی
ببخشید شما تو انجمنم بودید ؟؟؟؟؟
سلام بزرگوار…نه حضور نداشتم!
یه شاگرد در مورد استادش نظری نمیده…
شما فوق العاده ایی استاد مخصوصا توی شعر…
در پناه خدا
هههه
سلام برپاپ موزیکی ها….
سلام داداش …
همونی که تو خنوانه هم اومد ….خوب بود سپاس