اسپشیال

سعید شهروز : دنیا بی‌معرفت شده …

سعید شهروز: دنیا بی‌معرفت شده ...
سعید شهروز: دنیا بی‌معرفت شده …
پاپ موزیک – وحید لشکری: او خواننده آلبومی‌ست که گفته می‌شود با فروش چند میلیون نسخه‌ای از آلبومش جزو رکوردداران موسیقی پاپ است …
سعید شهروز : دنیا بی‌معرفت شده …
خیلی از مخاطبان نسل اول موسیقی پاپ بعد از انقلاب، هنوز هم آلبوم پرخاطره «غزلک» را به یاد دارند و « سعید شهروز » ای که در زمان خودش انتخاب اول بسیاری از مخاطبان موسیقی بود. سالها از آن روزها گذشته و این خواننده هفت سال بعد از آخرین آلبوم و سه سال بعد از آخرین کنسرت اش قرار است در روز 26 دی ماه در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی روی صحنه برود. همین بهانه کافی بود تا سراغش برویم و درباره همه این سالها و حرفو حدیث ها و برنامه های جدیدش با او گپ بزنیم….

*اولین اجرای شما در چه سالی روی صحنه رفت و با توجه به اینکه شما جزو قدیمی های موسیقی در ایران هستید، چه فرق هایی بین کنسرت های امروز و آن زمان وجود دارد؟
در سال 1380 برای نخستین بار روی صحنه رفتم. در آن زمان نوازندگان بسیار حرفه ای داشتیم که سرشناس بودند و اغلب فعالیت ارکسترها بیشتر بر مبنای آکوستیک بودن آثار جلو می رفت. در حال حاضر دوستان به جهت افزایش کیفیت از متدهای جدیدتر استفاده می کنند و نوازنده های خوبی هم الان داریم. ولی در آن زمان اجراهای زنده ما ناب تر بود.

*در چه مواردی دچار افت شده ایم؟
من پس رفت چندانی نمی بینم. الان اجراهای زیادی برگزار می شود و همه چیز به خوبی پیش می رود و سالن ها هم پر می شود. امکانات سالن ها بیشتر شده است و جالب است که با توجه به این گرانی ها مردم هم خوب استقبال می کنند. در آن دوره با وجود شرایط مناسب تر اقتصادی ، مردم استقبال چشمگیری نمی کردند. یک سری مشکلات و نقاط ضعف وجود دارد اما در کل پیشرفت های خوبی داشتیم.

*اما کنسرت های امروز بالاخره فرق‌هایی هم دارد.
یک بخش از ایجاد تفاوت سلیقه ای است. به دلیل اینکه اجراهای خواننده های ما زیاد و پشت سر هم است این مساله به وجود می آید. این دوستان فرصت نمی کنند که به کارهای جدید بپردازند و مدام در اجرا هستند. اگر زمان ما کنسرت برخی خواننده ها سالی یکبار برگزار می شد ولی الان دیگر اجراهای زنده ماه به ماه شده است. همین تعداد زیاد کنسرت ها دلزدگی به وجود می آورد و فرصت برنامه ریزی دقیق کم می شود. در هر مساله ای تعداد زیاد دلزدگی به وجود می آورد. فکر می کنم حدود کنسرت ها از آن حالت نرمال خارج شده است. باید اجراهای زنده به شهرستانها هم گسترش پیدا کند و همه در تهران متمرکز شده اند. اگر به اجراهای کوچک تر شهرستانها هم بپردازند می توانند برای کنسرت های تهران خود اتفاقات جدیدتری را به وجود بیاورند.

*اما خوشبختانه با وجود این تعدد سانس ها و گرانی های موجود باز هم سالن ها پر می شوند.
اصلی ترین هدف مخاطبان ما برای حضور در کنسرت تماشای یک برنامه و حمایت از خواننده مورد علاقه اش است. هدف خاصی را ندارند و به علایق آنها باز می گردد. با وجود همه مسائل موجود حضور مردم در سالن ها نشان می دهد که موافق هستند و اگر در سالن ها حاضر نشوند بیانگر نارضایتی آنها است. همه چیز الان نشان می دهد که هم از خواننده رضایت دارند و هم از برنامه او راضی هستند.

* فکر نمی کنید نقد نشدن کنسرت ها باعث شود ضرر کنیم؟
آن زمانی که ما کنسرت برگزار می کردیم اینترنت و رسانه ها به شکل امروز نبودند. پیام ها و نظرات مخاطبان از طریق نامه به دست ما می رسید و آن نکات را تا حد امکان در برنامه ها لحاظ می کردیم. در آن زمان به دلیل جذابیت و تازگی کنسرت خیلی انتقاد نمی کردند. در این دوره مردم می توانند از طریق اینترنت و سایت ها نسبت به انتشار نظرات خود اقدام کنند و می توانند تاثیرات مثبتی داشته باشند.

*به بحث تازگی کنسرت در آن سالها اشاره کردید و می خواهم بدانم آیا در این زمینه نیز آن نسل خوانندگان ما مظلوم واقع شدند؟
یک سری از دوستان هم در آن دوره بودند که سانس های زیادی برنامه اجرا می کردند و سالن های بزرگی را پر می کردند. فقط در آن زمان توجه به کنسرت کمرنگ تر بود. مثلا در مقوله مجوز مشکلات زیادی داشتیم و ناگهان مجوز برنامه ای باطل می شد و تا چند وقت اصلا مجوز صادر نمی شد. الان دیگر کنسرت به یک روتین تبدیل شده است و برگزاری آن خیلی سخت نیست.

* نمره شما به کنسرت های الان و زمان خودتان چند است؟
من نمی توانم به کنسرت ها نمره بدهم و این هوادار نشان می دهد که راضی است. از همه این مسائل که بگذریم خود خواننده های ما می دانند که چه نمره ای دارند. البته به همه هنرمندانی که الان کار می کنند باید نمره بیست داد. زیرا همین که مردم را سرگرم و دل جوان ها را خوش می کنند و با وجود همه مشکلات می توانند یک شب خوب برای مخاطبان رقم بزنند جای تقدیر دارد. اگر بخواهم سخت گیری کنم و بگویم من از دهه هفتاد هستم و باید به کار بچه های دهه هشتاد انتقاد کنم درست نیست. هر کسی که مردم را شاد می کند نمره اش بیست است!

*اما اغلب خواننده های دهه هفتاد بر خلاف شما به شدت نسبت به کنسرت های حال حاضر انتقاد می کنند.
رای و نظر مردم که مثبت است دیگر جایی برای سخت گیری نمی گذارد. فقط دوستان موزیسین یا منتقدان می توانند نقاط ضعف را بیان کنند تا خواننده ها نسبت به رفع آنها اقدام کنند وگرنه اصل کار آنها که با این شرایط سخت برای مردم برنامه اجرا می کنند،ستودنی است.

*برویم سراغ بحث آثار سالهای گذشته و اینکه چرا به سالهایی که شما هم در آن فعالیت داشتید لقب دوران طلایی موسیقی پاپ را می دادند.
بعد از سالها سکوت ناگهان شکل جدیدی از موسیقی پاپ به مردم معرفی شد. بلافاصله هم آلبوم ها و کنسرت ها و ارکسترها جان گرفتند و همین تازگی و نو بودن به لقب دوران طلایی باز می گردد. از سوی دیگر آثار با کیفیت و ماندگار زیادی در آن سالها داشتیم. الان هم سالهای خوبی را پشت سر می گذاریم و سبک ها و چهره های جدید وارد می شوند. فکر می کنم عرضه شدن موسیقی پاپ پس از سالها و آثار خوب دلایل اصلی این عنوان طلایی باشند.

*همین آثار خوب خواننده ها را بدون رسانه و اینترنت مطرح کرد. با حرف من موافقید؟
در آن سالها تعداد خواننده ها هم کم بود. صداها زودتر شنیده می شدند و تلویزیون هم نقش به سزایی در معرفی آثار آن دوره داشت. الان هم کارها خوب پیش می رود و به دلیل ازدحام خواننده ها یک مقدار صداها و آثار دیرتر شنیده می شود. باز هم باید بگویم که مردم در آن سالها تشنه موسیقی پاپ بودند. خیلی زود همه طرفدار پیدا کردند و خدا را شکر طرفداران خواننده های آن دوره هنوز هم آنها را حمایت می کنند.

*در موسیقی پاپ ما کثرت خوب نیست؟
کثرت خوب است و اتفاقا در برخی موارد رقابت به وجود می آورد اما باید کسوت را هم در نظر داشت.

*منظورتان چیست؟
به نظر من دنیا یک مقدار بی معرفت شده است و آدم ها ناگهان به دست فراموشی سپرده می شوند. هرچقدر هم که طرف کسوت داشته باشد باز هم فراموش می شود. این مساله را در نظر نمی گیرند که فلانی شاید از اسب افتاده باشد وگرنه از اصل که نیفتاده است. نباید یادشان برود که شخصی هم یک اتفاق جدید به وجود آورد و آن کنسرت ها و آهنگ ها را داشت. کلا دنیا در رابطه با همه چیز از جمله عشق ها بی معرفت شده است. مردم اگر یادشان باشد که همین پیشکسوت ها یک روزی چه شور و هیجانی در موسیقی به وجود آوردند شرایط بهتر می شود.

*اعتقاد دارید که به حق خودتان در موسیقی پاپ نرسیده اید؟
اگر واقعیت را در نظر بگیریم ، بله نرسیده ام. ولی حق دادنی نیست و باید گرفته شود. کسی هم حق من را نخورده است و من می گویم شاید کوتاهی از خودم بوده است. بقیه شاید زرنگ تر و حوصله بیشتری داشته اند. در مواقعی هم کم لطفی از سوی هواداران و کمرنگ شدن برخی حمایت ها وجود داشت. به عنوان مثال من دوستانی داشتم که می گفتند که اگر به فلان جایگاه برسیم کارهای بزرگی انجام می دهیم. همان آدم ها تا به آن سمت رسیدند به سراغ افرد دیگر رفتند. فقط خوشحال هستم که هیچ موقع چیزی را به زور از کسی نخواستم و منتظر رخ دادن اتفاق از سوی دیگران نبودم.

*اتفاقا می گویند «سعید شهروز» بیش از حد در برخی موارد کوتاه آمده و همین باعث دوری او شده است.
از لحاظ تعداد آلبوم دست کمی از خواننده های امروزی ندارم و کارهای خوبی هم داشتم. وقتی کار خوب انجام می دهید همه منتقد می شوند. چند وقت بعد وقتی می خواهید کار جدیدی ارائه کنید با آن اثر قبلی مقایسه می کنند و دوباره انتقاد می شود. در برخی موارد مخاطبان نمی دانند که با برخی انتقادات عجولانه خود اصلا ذوق آدم کور می شود و حیران می ماند. *با این حرف یاد آلبوم «بی خوابی» افتادم که نظرات منتقدان و مخاطبان در موردش متفاوت بود. آن زمان برخی انتقاد داشتند و الان همه می گویند «بی خوابی»! یک آهنگ می خوانم و دوباره با بی خوابی مقایسه می کنند. وظیفه ما در جامعه این است که ذائقه سازی کنیم و این انتقادات نیز همیشه وجود دارد. به عشق مردم باید انتقاد تند و ضعیف آنها را جان بخریم تا بتوانیم در این کار موفق باشیم.

*سالی که آلبوم «غزلک» را منتشر کردید ابتدا همه نسبت به پرکار بودن شما انتقاد می کردند اما چه شد که غزلک لقب پرفروش ترین آلبوم را تصاحب کرد؟
در «غزلک» جدیدترین نوع ریتم و ملودی ها را داشت و یا همان ترانه ای که به زبان لری خواندم باعث ایجاد تفاوت شد و استقبال ها را به دنبال داشت. من الان نمی توانم در مورد فروش آلبوم صحبت کنم ولی دوستانی که دست اندرکار هستند خودشان می دانند که فروش واقعی آن اثر چقدر بود.

*اگر آن آلبوم در این سالهای اخیر منتشر می شد باز هم مورد توجه قرار می گرفت؟
اگر غزلک امروز هم منتشر شود باز هم شاخص می شد. آن زمان اینترنت و دانلود نبود و هرچه به فروش می رسید خالص بود البته شاید در آن تیراژ فروش نمی کرد اما باز هم شنیده می شد. در آن آلبوم یک سری المان هایی به کار رفته بود که ماندگاری دارند.

*سوالم کلیشه ای است اما می خواهم بدانم به نظر شما دلیل اینکه مردم ما الان یک اثری را گوش می دهند و ظرف چند روز دلشان را می زند و سراغ کار دیگر می روند چیست؟
در یک سری از کشورهای دیگر هم این مساله وجود دارد. می گویند یک آهنگ هیت در بعضی مواقع فقط چند ساعت یا چند روز روی بورس است. اما اینقدر سلایق مختلف در حال ورود است و یک سری از کارها شباهت زیادی با هم دارند. در اوایل صحبت هم گفتم که زیادی هر چیز دلزدگی می آورد. اینقدر تولیدات زیاد و در اغلب موارد تکراری شده است که مخاطبان نمی توانند انتخاب دقیق داشته باشند.

*به نظر من برخی موزیسین ها دیگر تسلیم شده اند و هرچه که مردم بگویند را تولید می کنند و تلاشی هم در بهبود ذائقه شنیداری مردم نمی کنند. موافق هستید؟
برخی از بچه های قدیم هستند که هنوز سبک خود را حفظ کرده اند و کارهای خوبی ارائه می کنند که می توانم به «خشایار اعتمادی» ، «علیرضا عصار» و «مانی رهنما» و… اشاره کنم. این دوستان هنوز پای سبک خود ایستاده اند و مدرن کرده اند و در کارهایشان نیز به سلایق مردم توجه دارند. در بین دوستان جدید هم افرادی هستند که دغدغه بهبود سطح کیفی کارها را دارند.

*چرا اکنون چهره هایی نظیر «قاسم افشار» ، «امیر کریمی» و «حسین زمان» و کلا اغلب هم نسل های شما الان دیگر در بیرون از گود رقابت قرار دارند و کم کار هستند؟
لطفا اسم من را هم کنار این عزیزان قرار بدهید و بگویید که حضور ما کمرنگ شده است. این به نوع انتخاب و روحیه و شرایط اطراف باز می گردد. آن زمانی که بچه های ما آغاز کردند در رنج سنی بیست تا سی سال بودند. سن در این قضیه دخیل است و هنرمندان پر کار حاضر در رنج سنی آن زمان ما هستند. واقعا من و سایر دوستانم که از آنها نام بردید در انتخاب های مردم حیران هستیم که چه سبکی می خواهند. دوستان حضور دارند ولی شاید مانند گذشته استمرار نداشته باشد اما هستند. هیچ کسی نمی تواند منکر بازشدن قفل موسیقی پاپ ایران پس از سالها بدست هم نسل های من بشود.

*در کنار نشستن این دوستان آیا تهیه کننده های موسیقی و یا احتمالا مافیای موسیقی هم نقش داشتند؟
وقتی یک اتفاقی رخ می دهد عوامل زیادی دخیل هستند. اغلب تهیه کننده های الان بیشتر به فکر سود و منفعت هستند و پیگیر مسائل دیگر نیستند. جالب است که تهیه کننده ها به جز برخی که در بحث کنسرت هم حضور دارند سود چندانی نمی برند. آلبوم ها هم دیگر سودی ندارد و در کنسرت سود نسبی وجود دارد.

*یکی دیگر از هم نسل های شما که چند روز تا سالگرد درگذشت او باقی مانده است کسی بود که آن زمان طرفداران زیادی داشت و آثارش هنوز شنیده می شود. از زنده یاد «ناصر عبداللهی» برای ما بگویید.
با «ناصر عبداللهی» ارتباط نزدیکی داشتم و دوست صمیمی من بود. حتی در آلبوم غزلک این افتخار را داشتم که در قطعه «گل یخ» همخوانی کنم که آن کار را خودش ساخته بود و شعر آن نیز از سروده های «یغما گلرویی» بود. این یکی از بهترین خاطرات من در موسیقی است ولی همیشه در آن افسوس و ناراحتی هست که چرا ناصر اینقدر زود از بین ما رفت.

*در مورد آثار او چه تعریفی دارید؟
ناصر عبداللهی واقعا صاحب سبک بود و از آثار خوب او نمی توان چشم پوشی کرد. چند کار ناصر هستند که تا دنیا دنیا باشد می مانند و هر نسل دیگری که بعد از ما بیاید به آن آثار علاقه پیدا می کند.

*فکر می کنید اگر ناصر عبداللهی زنده بود الان در بطن رقابت قرار می گرفت یا همانند هم نسل های خودش ترجیح می داد از دور نظاره گر باشد؟
احتمال دارد که اینگونه می شد ولی الان نمی توانیم ما داوری کنیم. با وجود آن کارهای درخشان شاید شرایط او را هم به این سمت سوق می داد.

*چه شد که پس از سه سال تصمیم به حضور روی استیج گرفتید؟
خب من هم دلم برای استیج و هواداران تنگ می شود! هر چقدر هم شما آلبوم بدهید باز هم آن رو به رویی با هوادار و حسی که رد و بدل می شود چیز دیگری است. این عزیزان و برخی از دوستان اصرار داشتند که این اتفاق رخ بدهد و امیدوارم همین هواداران هوای ما را داشته باشند.

*انرژی 12 سال پیش را دارید؟
در هر زمان که هوادار را با آن شوق و لبخند می بینیم سن نمی شناسد. مگر اینکه دیگر خیلی حضور شما روی استیج تکراری شده باشد که دیگر احساسی نداشته باشید. حضور روی استیج الان یا دوازده سال پیش ندارد و این روزها اتفاقا دلتنگی هم دارم. همیشه این شوق حضور روی صحنه با من هست و اصلا ربطی به سن و مسائل دیگر ندارد.

*این بازگشت شما با ماندن همراه است یا اینکه دوباره به غار تنهایی خودتان بر می گردید؟
سعی می کنم انشالله دیگر این بار ادامه بدهیم. از تهران شروع کرده ایم و می خواهم به شهرستانها هم سفر داشته باشم. من یکی از معدود خوانندگانی هستم که بنا به دلایل مختلف تا کنون به شهرهای دیگر سفر نکرده ام و همیشه شرمنده آنها هستم. از خدا خواسته ام این انرژی را به من بدهد که بتوانم مورد لطف همشهری های عزیزم نیز قرار بگیرم.

*در کنسرت تهران اعضای ارکستر چه کسانی هستند؟
از ارکسترهای قبلی خودم تشکر می کنم که برنامه های خوبی با هم داشتیم. تصمیم گرفتم که این بار جوان گرایی داشته باشم و به سراغ چهره های جوان تر بروم. چون این عزیزان شوق بیشتری دارند تا ما هم بتوانیم از شوق آنها انرژی دوچندان دریافت کنم. از دوستان قدیم «نیما نورمحمدی» من را همراهی می کند و در این کنسرت برادرم به عنوان نوازنده درامز حضور دارد. آقای «میلاد فاضلی تهرانی» رهبری ارکستر را بر عهده دارد.

*چند قطعه اجرا می کنید؟
بیست قطعه را آماده کرده ایم که اگر زمان اجازه بدهد و نفس ما هم یاری کند انشالله سعی می کنیم کمتر 16 یا 17 اثر را نخوانیم.

*تا روز کنسرت باز هم قطعه جدیدی را منتشر می کنید؟
من به خاطر هواداران هر کاری ممکن است انجام بدهم و این احتمال وجود دارد. قطعه «چی می خوای از جونم؟» را با تنظیم «پیام هوشمند» و ترانه «محمد کاظمی» و ملودی «عماد طالب زاده» ارائه کردیم و احتمال انتشار اثر جدید هم وجود دارد.

*اتفاقا همین قطعه «چی می خوای از جونم» خیلی با کارهای چند وقت اخیر شما تفاوت داشت.
فکر می کنم در زمینه قطعات ریتمیک و شاد اولین نفر در جامعه موسیقی پاپ بودم. همیشه از ترانه های شد من در آلبوم هایی مثل «گلابتون» یا غزلک استقبال می شد. مدتها بود که بعد از آلبوم بی خوابی کارهای سنگین و جدی اجرا می کردم. به این نتیجه رسیدم نباید مخاطب فکر کند که دیگر من آن انرژی کارهای شاد را ندارم. به همین جهت این فضا انتخاب کردیم که خدا را شکر با استقبال هم رو به رو شد.

*زمانی که خبر کنسرت شما اعلام شد موزیسین های زیادی در رویدادی که شما در صفحه شخصی خودتان درست کرده بودید اعلام آمادگی کردند که به کنسرت بیایند. دلیل این اتفاق چیست؟
قدم همه دوستان روی چشم ما است. من کلا همیشه بی حاشیه بودم و سعی کردم محبت و دوستی در فضای موسیقی برقرار بماند. عرصه موسیقی صحنه جنگ نیست و قرار نیست که مدام با هم درگیر باشیم و مردم قرار است از ما کار خوب ببینند.

*امکان تمدید این برنامه وجود دارد؟
همه چیز اول به کمک خدا و دوم حمایت طرفداران باز می گردد. همه اتفاقات موسیقی به دست مخاطبان رقم می خورد و ما هم در صورت استقبال سعی می کنیم تا پایان سال یک اجرای دیگر هم بگذاریم.

*آلبوم جدید در چه مرحله ای قرار دارد؟
طبق صحبتی که در برنامه تلویزیونی «شهر باران» داشتم و قولی که داده بودم سعی کردم روی صحبتم بایستم و کنسرت را برگزار کنم. تعدادی کار آماده دارم و هنوز مشغول فکر و بررسی هستیم. سعی می کنم اگر زمان داشته باشیم تا پیش از عید یا در بهار سال آینده یک آلبوم جدید منتشر کنم. زمانی که به یک نتیجه گیری کلی و جامع برسم حتما اطلاع رسانی های لازم را انجام می دهم.

*حرفی مانده؟
من برای دیدن مخاطبانم ثانیه شماری می کنم و لطف آنها همیشه شامل حال ما بوده است. انشالله بتوانم یک برنامه درخور شأن عزیزان اجرا کنم و اتفاقات خاطره انگیزی را ثبت کنیم. من هم از آنها می خواهم پشتیبان ما باشند تا بتوانیم دوباره روزهای پرهیجانی را خلق کنیم.

منبع:  موسیقی ما
مشاهده بیشتر
پخش آنلاین دریافت کد پخش
00:00
00:00

لینک های دانلود

برای دانلود روی لینک کیفیت مورد نظر کلیک راست کنید و بعد Save Link As ... را بزنید
نظر شما در مورد این آهنگ چه بود ؟
0 از 0 رای

آهنگ های مرتبط

لینک آهنگ https://pop-music.ir/?p=11270

8 دیدگاه ثبت شده است + افزودن دیدگاه

الناز 26 آذر 1393
0 0

واقعا این دلنوشته ها رو خوندین ک نظر دادین یا نه همینحوری خخخخخخ چه حوصله ای افرین

ارسال پاسخ
عاشق خسته 22 اردیبهشت 1393
0 0

مرسی

ارسال پاسخ
صدرالدین ازتفرش 18 اردیبهشت 1393
0 0

چه جوری دانلود میشه

ارسال پاسخ
admin 18 اردیبهشت 1393
0 0

سلام
برای رفع مشکل دانلود به لینک زیر برید:
http://forum.pop-music.ir/thread3.html#post6

ارسال پاسخ
دوستدار موسیقی 30 فروردین 1393
0 0

استاد شهروز شما همیشه عالی و رویایی هستید.

امیدوارم موفق باشید.

ارسال پاسخ
جوادبیگدلی 15 فروردین 1393
0 0

اهنگت خوب بود …………………..؟؟/

ارسال پاسخ
محمد رضا 29 اسفند 1392
0 0

نمیدونم چرا مثل کارای گذشته تون گیرا نیست

و نمیشه تو تنهایی ها زمزمه کرد. واقعا پوزش میخوام اما

مشکل میتوونه از نوع اهنگسازی شعرو… باشه

ارسال پاسخ
محمد باقر 30 بهمن 1392
0 0

خوب بود سعید جان

ارسال پاسخ

  • در نظرات به هیچ کس توهین نکنید
  • نظر خود را به صورت پارسی تایپ کنید
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید
دانلود آهنگ جدید با لینک مستقیم